Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

او گفته است:

تازه تحصیل در کلاس نهم دبیرستان را به پایان رسانده بودم که پدرم اجازه نداد برای ادامه تحصیل انتخاب رشته کنم. او معتقد بود در جامعه امروز مدرک تحصیلی به درد نمی خورد و باید هنری بیاموزم تا بتوانم مخارج زندگی ام را تامین کنم با آن که علاقه عجیبی به تحصیل داشتم ولی نمرات تحصیلی ام نیز خوب نبود و همین موضوع بهانه ترک تحصیل را به دست پدرم داد وقتی برای رفتن به مدرسه با پدرم به مشاجره پرداختم او حتی تا یک هفته مرا به خانه راه نداد، دراین مدت به منزل خواهرم رفتم و پس از آن با کمک شوهر خواهرم شاگرد سنگ کاری شدم تا این حرفه را بیاموزم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هنگامی که در پایان هفته کارفرما دستمزدم را می پرداخت بلافاصله پدرم درآمدم را می گرفت و به حساب خودش واریز می کرد به طوری که حتی مبلغی هم برای تفریح آخر هفته یا خرید لباس به من نمی داد.

هنوز چند ماه بیشتر از رفتن به سرکار نمی گذشت که روزی عاشق چهره زیبای یک دختر نوجوان شدم. همان شب با شادمانی نزد پدرم رفتم و از او خواستم دختری را که به او دل بسته ام برایم «نشان» کند اما او نه تنها مرا تحویل نگرفت بلکه ناگهان با چهره ای خشمگین کمربندش را کشید و مرا آن قدر کتک زد که همه بدنم سیاه شد به او گفتم الان که سر کار می روم و درآمد دارم می توانم مخارج زندگی ام را تامین کنم ولی او فریاد می زد تا وقتی به سن دامادی برسی دردهای این کمربند هوای عشق و عاشقی را از سرت بیرون می کند!

با این حرف ها آن قدر ناامید شدم که با چاقو خودزنی کردم ولی خانواده ام حتی مرا به درمانگاه هم نبردند چرا که هیچ ارزشی برایم قائل نمی شدند. در همین روزها بود که لجبازی در وجودم ریشه دواند و به سوی دوستان خلافکار کشیده شدم آن شب به توصیه یکی از دوستانم و برای اولین بار سیگاری را کنج لبم گذاشتم تا به قول معروف آن دختر را فراموش کنم اما از شانس بد من پدرم به طور اتفاقی از سر چهارراه عبور کرد و مرا در حال مصرف سیگار دید.

وقتی باز هم کتکم زد بیشتر لجبازی کردم تا به او ثابت کنم هر کاری بخواهم انجام می دهم این بود که با خلافکارترین جوان محله دوست شدم، «فرزاد» سابقه دار بود و همه از او دوری می کردند وقتی ترک موتورسیکلت او می نشستم و با هم به تفریح می رفتیم مرا هم به چشم یک تبهکار می نگریستند.

نه تنها مادر و خواهرم بلکه دوستانم نیز هشدار می دادند از او جدا شوم ولی فرزاد هوای مرا داشت، برایم سیگار می خرید و پول ساندویچ یا تنقلات را حساب می کرد. او حتی مرا نزد یکی از دوستانش برد تا تصویر یک قلب بزرگ با دو بال کوچک را روی سینه ام تتو کند چرا که تمام اعضای بدن خودش نیز پر از تصاویر مختلف تتو بود، با وجود این می ترسیدم که پدرم این تتوها را روی بدنم ببیند.

خلاصه مرید فرزاد شده بودم و مدام با هم بیرون می رفتیم و او هم برایم خرج می کرد تا این که یک روز از من خواست برای گوشی قاپی به او کمک کنم. از این جمله خیلی ترسیدم و هراسان به چشم هایش می نگریستم اما قدرت «نه» گفتن را نداشتم چرا که او در این مدت خیلی برایم هزینه کرده بود. از طرف دیگر نیز من هم پولی برای تفریح و گشت و گذار نداشتم.

وقتی فرزاد تردید مرا دید با خونسردی گفت: قرار نیست به کسی آسیب بزنیم یا با چاقو ترس و وحشت ایجاد کنیم تو فقط روی موتورسیکلت بنشین و هدایت آن را به عهده بگیر من خودم بر ترک موتورسیکلت می نشینم و گوشی قاپی می کنم. با فروش هر گوشی می توانیم هر چیزی را که لازم داریم، بخریم .

به ناچار پیشنهادش را پذیرفتم و به طرف میدان راهنمایی به راه افتادیم دختری در پیاده رو مشغول گفت وگوی تلفنی بود با اشاره فرزاد به سمت پیاده رو رفتم. هنوز پاهایم می لرزید اما زانوهایم را به باک موتورسیکلت فشار می دادم تا فرزاد متوجه ترس من نشود به محض این که از کنار آن دختر جوان عبور کردم ناگهان فرزاد گوشی را از دست او قاپید و فریاد زد برو ولی من که استرس زیادی داشتم و وحشت زده بودم به جای آن که گاز موتورسیکلت را بفشارم دسته ترمز جلو را فشار دادم که در همین هنگام تعادل موتورسیکلت از دستم خارج شد و هر دو نفر نقش بر زمین شدیم.

فرزاد بلافاصله از روی زمین بلند شد و پا به فرار گذاشت اما من هنوز با تردید دست به گریبان بودم که فرار کنم یا موتورسیکلت را بردارم . طولی نکشید که رهگذران و شهروندان با دیدن این صحنه دورم حلقه زدند و مشت و لگد نثارم کردند . پلیس هم از راه رسید و مرا از چنگ آن ها نجات داد.

با آن که یک ماه در کانون اصلاح و تربیت زندانی بودم اما هیچ کدام از اعضای خانواده ام تلفنی هم با من گفت وگو نکردند، می دانم اشتباه کرده ام اما دوست دارم پدر و مادرم خطاهایم را ببخشند و فرصت جبران به من بدهند.

منبع: آفتاب

کلیدواژه: سرقت خلافکاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۳۵۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انعکاس مظلومیت کودکان غزه در ادبیات مقاومت

به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا قاسمی‌فرزاد ظهر چهارشنبه در اختتامیه دومین جشنواره ملی شعر و داستان کودک و نوجوان «دوست من کتاب»، گفت: باید به تاریخ و تمدن کشور و آنچه در طول قرون به یادگار مانده افتخار کنیم، در دوران دفاع‌مقدس، ادبیات کهن حس تعلق خاطر به ارزش‌ها و اعتقادات را در رزمندگان نوجوان و جوان تقویت کرده بود.

وی افزود: امروز اگر کشور ما با ثبات و امنیت است، مرهون تلاش گذشتگان و نسل حاضر است که توانستند در راستای حفظ و اعتلای فرهنگ ایران‌اسلامی مؤثر واقع شوند.

قاسمی‌فرزاد ادامه داد: اساساً شخصیت و تربیت در سنین کودکی، پیش‌دبستانی و دبستان که فطرت انسانی پاک است، تأثیر بسیاری می‌پذیرد.

وی اضافه کرد: در دوران کودکی و نوجوانی آنچه را که در قالب شعر و داستان فراگرفتیم در وجود تک‌تک ما نهادینه شده است و آنچه که در کنار ادبیات و کتاب به دست آوردیم نباید از یاد ببریم.

استاندار همدان گفت: هنر در قالب شعر، داستان، نقاشی، خوشنویسی و فیلم می‌تواند مفاهیم بسیار ارزشمندی در وجود انسان نهادینه کند.

وی بیان کرد: از همه کسانی که در عرصه‌های فرهنگ‌سازی برای کودکان تلاش می‌کنند، همچنین از پیشکسوتان حاضر در جمع قدردانی می‌کنم.

قاسمی‌فرزاد تصریح کرد: فعالان فرهنگ‌ساز در حوزه کودکان و نوجوانان نسبت به فرهنگ ملی و اعتقادی، توجه ویژه داشته باشند.

وی اظهار داشت: شعرای بزرگی در طول قرون همچون حافظ، سعدی و باباطاهر داشتیم که سرآمد هستند و در دنیا نظیر ندارند، این بزرگان افتخارات فرهنگی و ادبی ما به شمار می‌روند.

قاسمی‌فرزاد گفت: برای تداوم این زنجیره باید در نسل‌های امروز و فردا این گنجینه گرانبها حفظ شود، به طوری که ادبیات فاخر فرهنگی را با زبان ادبیات روز منطبق و به کودکان و نوجوانان آموزش داد.

وی عنوان کرد: فضای مجازی آسیب بزرگی است که در خلال آن، محتوای هجو و نامربوط که با فرهنگ ما همخوانی ندارد؛ به جوانان و نوجوانان منتقل می‌شود.

قاسمی‌فرزاد ادامه داد: ادیبان، شاعران و نویسندگان با روش‌های نوآورانه می‌توانند بین نوجوانان و جوانان و فضای مجازی فاصله ایجاد کنند.

وی اظهار داشت: یاد کودکانی که در این ایام زیر بمباران‌های شنیع‌ترین افراد به خاک و خون کشیده شدند را گرامی می‌داریم. در طول حدود هفت ماه بیش از ۳۴ هزار انسان که نیمی از این تعداد کودک بودند به شهادت رسیدند.

استاندار همدان گفت: کودکان مظلوم غزه نباید فراموش شوند، بلکه مظلومیت کودکانی که بی‌گناه به خاک و خون کشیده شدند در ادبیات مقاومت انعکاس یابد.

وی افزود: امروز ایران‌اسلامی افتخار دارد به برکت خون شهدا در مقابل مستکبران بایستد از همین رو نقش شعرا و نویسندگان در تقویت و انتقال این فرهنگ بسیار حیاتی است.

کد خبر 6094530

دیگر خبرها

  • عاشق دوآتشه استقلال؛ التماس می‌‎کردم دستانم را قطع نکنند!
  • انعکاس مظلومیت کودکان غزه در ادبیات مقاومت
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • عکس| فرزاد حسنی و امید حاجیلی در مافیای شبکه نمایش خانگی
  • آهنگ روز معلم + دانلود سرود گروه نجم الثاقب و متن معلم خوب من
  • عشق در قلمرو حیات وحش؛ وقتی حیوانات عاشق می‌شوند (عکس)
  • فرمانده‌ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • شعری که در فضای مجازی ۱۰ میلیون بازدیدکننده داشت